دسته‌بندی نشده

نگاهی به الماس‌ها و سنگ‌های قیمتی افسانه‌ای هند

نگاهی به الماس‌ها و سنگ‌های قیمتی افسانه‌ای هند: سفری به تاریخ گورکانیان، رازهای کوه نور، جواهرات باشکوه مهاراجه‌ها و سنگ‌های گران‌بهای جاودانه.”

تصویری گردآوری‌شده توسط رینا آهلووالیا.تصویری گردآوری‌شده توسط رینا آهلووالیا.

 

 

 

 

من عاشق فرهنگ‌های جهان هستم! کنجکاوی‌ام طی سال‌ها باعث شده است که وقت زیادی را صرف مطالعه شخصی در مورد فرهنگ‌های مختلف، آیین‌ها، آداب و رسوم، و البته جواهرات کنم. امیدوارم از لیست منتخب من از جواهرات و آثار مغولی در این پست وبلاگ لذت ببرید!

تمام تلاشم را کرده‌ام که تصاویر را به خالقان و منابع اصلی‌شان نسبت دهم. اگر منبع تصاویری که ذکر نشده را می‌شناسید، لطفاً با من تماس بگیرید.

امپراتوران مغول عاشق سنگ‌های قیمتی بودند، و منابع متعددی نشان می‌دهند که باورهای فرهنگی قوی‌ای در مورد خواص سنگ‌های قیمتی وجود داشته است. تیموریان، اجداد مغول‌ها، سنت حک کردن القاب و نام‌ها بر روی سنگ‌های باکیفیت برجسته را آغاز کردند، و همراه با الماس‌ها و زمردها، مهره‌های بزرگ اسپینل مورد علاقه آن‌ها بودند. این جواهرات همان‌قدر که نماد شکوه و عظمت امپراتوری بودند، به‌عنوان طلسم‌های محافظ نیز ارزشمند تلقی می‌شدند.

زمردها در دربار مغول بسیار محبوب بودند و امپراتوران آن‌ها را به دلیل شفافیت ماتشان “اشک‌های ماه” می‌نامیدند.

یکی از گرانبهاترین جواهرات در تاریخ هند: زمرد تاج محل. حدود سال‌های 1630-1650. این زمرد شش‌ضلعی به وزن تقریبی 141.13 قیراط، با طرح‌های گل داوودی استیلیزه‌شده، نیلوفر آبی و گل خشخاش مغولی حکاکی شده است که در میان شاخ و برگ نامتقارن قرار دارد و پشت ساده و حاشیه‌ای شیب‌دار دارد. این سنگ به‌طور پیچیده‌ای حکاکی شده و یکی از گروه‌های کوچک زمردهای ظریف است که توسط دربار مغول سفارش داده شده، احتمالاً در دوران حکومت امپراتور شاه جهان.

نام این زمرد از سطح حکاکی‌شده آن گرفته شده است که طرح‌های نیلوفر آبی، گل خشخاش و دیگر شاخ و برگ‌ها را به نمایش می‌گذارد و تزئینات تاج محل را منعکس می‌کند. در نمایشگاه پاریس در سال 1925، “زمرد تاج محل” یکی از سه زمرد بزرگ مغولی بود که در جواهرات “Collier Bérénice” کارتیر به نمایش درآمد. این جواهر شانه‌ای باشکوه همچنین دارای مرواریدها، الماس‌ها و لعاب سیاه بود.

 

زمرد تاج محل، کارتیر. زمرد حکاکی‌شده به شکل شش‌ضلعی با وزن 141.13 قیراط، الماس‌های دایره‌ای‌تراش، پلاتین و طلای سفید 18 عیار. ساخته‌شده توسط کارتیر. تصویر: کریستیز.

 

 

حاکمان هند مغولی اغلب دستور می‌دادند نام‌ها و القاب خود را بر روی یاقوت‌ها، زمردها و الماس‌ها حک کنند، سنتی که در ایران تحت حکومت تیموریان (1370-1507) آغاز شد. برخی از این جواهرات به مجموعه امپراتوران مغول راه یافتند که این سنت را ادامه دادند. در برخی موارد، زمانی که جواهرات به نسل‌های بعدی منتقل می‌شدند، نام‌های جدیدی زیر نام‌های صاحبان قبلی اضافه می‌شد. بسیاری از این جواهرات دوباره صیقل داده شده، برش خورده و بازطراحی می‌شدند. حکاکی‌ها با استفاده از چرخ برش سنتی یا قلم حکاکی نوک‌الماسی انجام می‌شد.

 

زمرد مستطیل‌تراش معروف به “مغول مغولی” با وزن 217.80 قیراط. این زمرد باشکوه داستانی جذاب دارد! زمرد حکاکی‌شده با دعای شیعه؛ مغولی یا دکنی، 1695-1696. پشت این زمرد کاملاً با تزئینات برگ‌دار حکاکی شده است، با یک گل رز مرکزی که در کنار آن دو گل بزرگ خشخاش قرار دارد، و یک خط شامل سه گل خشخاش کوچک‌تر در هر طرف. لبه‌های شیب‌دار آن با الگوهای متقاطع و تزئینات شطرنجی حکاکی شده‌اند و هر یک از چهار طرف برای اتصالات سوراخ شده است. ابعاد: 2 1/16 x 1 9/16 x 7/16 اینچ (5.2 x 4 x 1.2 سانتی‌متر). این زمرد در ابتدا در کلمبیا استخراج شد و سپس در هند به فروش رسید، جایی که زمردها به شدت مورد توجه حاکمان امپراتوری مغول بودند.

این زمرد مستطیل‌تراش باشکوه، کتیبه‌ای با عبارت “جهانگیر شاهی اکبر شاه” و تاریخ 1018 هجری قمری (1609-1610 میلادی) در مرکز خود دارد و تنها زمرد مغولی شناخته‌شده‌ای است که با حکاکی و تاریخ‌گذاری مربوط به دوران حکومت امپراتور جهانگیر (1014-1037 هجری قمری/1605-1627 میلادی) مزین شده است.
معمولاً زمردها با آیات قرآنی، عبارات عرفانی یا فرمول‌های مذهبی تزئین می‌شدند، اما برخلاف اسپینل‌ها که اغلب با عناوین سلطنتی حکاکی می‌شدند، به‌ندرت نام فرمانروایان روی زمردها حک می‌شد. سنت حکاکی عناوین سلطنتی بر روی سنگ‌ها توسط مغول‌ها از اجدادشان، تیموریان، به ارث رسیده و به قرن چهاردهم بازمی‌گردد.
زمردها به دلیل قدرت‌های شفابخش متعدد خود شناخته می‌شدند و اغلب برای دفع بیماری‌ها و ارواح شیطانی مورد استفاده قرار می‌گرفتند.
حقوق تصویر: موزه هنر اسلامی، قطر.

 

 

 

زینت عمامه
حدود 1733 تا 1767 میلادی
طلا، میناکاری، زمرد، الماس
حقوق تصویر: موزه هنر اسلامی، قطر.

 

 

عینک جواهرکاری‌شده قرن 17 که عدسی‌های آن از الماس و زمرد ساخته شده است، به‌طور باورکردنی متعلق به خاندان سلطنتی امپراتوری مغول بوده‌اند که روزگاری بر شبه‌قاره هند حکمرانی می‌کردند. این عینک با عدسی‌های سبز رنگ که به “دروازه بهشت” مشهور است، اعتقاد بر این است که از یک زمرد کلمبیایی به وزن بیش از 300 قیراط بریده شده‌اند. هر سنگ قیمتی به این اندازه، بزرگی یا ارزش، مستقیم به دربار مغول آورده می‌شد.
تصویر: ساتبیز، 2021 / منبع: سی‌ان‌ان
طبق گفته ساتبیز، داستانی در مورد امپراتور مغولی شاه جهان وجود دارد که گفته می‌شود از زمردها برای آرامش چشم‌های خسته‌اش پس از روزها گریه به‌دنبال مرگ همسرش، ممتاز محل (که برای او تاج محل را به‌عنوان مقبره ساخت)، استفاده می‌کرد.

 

 

 

عینک‌های جواهرکاری‌شده قرن 17 که عدسی‌های آن‌ها از الماس و زمرد به‌جای شیشه ساخته شده است، به‌طور باورکردنی متعلق به خاندان سلطنتی امپراتوری مغول بوده‌اند. عدسی‌های یکی از جفت‌ها، که به عینک “هاله نور” معروف است، اعتقاد بر این است که از یک الماس 200 قیراطی که در گولکوندا (منطقه‌ای در ایالت‌های آندرا پرادش و تلنگانا در هند امروزی) پیدا شده، بریده شده‌اند.
عینک‌های با عدسی‌های سبز رنگ که به “دروازه بهشت” مشهور است، اعتقاد بر این است که از یک زمرد کلمبیایی به وزن بیش از 300 قیراط بریده شده‌اند. هر سنگ قیمتی به این اندازه، بزرگی یا ارزش، مستقیم به دربار مغول آورده می‌شد.
تصویر: ساتبیز، 2021 / منبع: سی‌ان‌ان

 

عدسی‌های این جفت عینک که به “هاله نور” معروف است، به‌طور باورکردنی از یک الماس 200 قیراطی که در گولکوندا پیدا شده، بریده شده‌اند. هر سنگ قیمتی به این اندازه، بزرگی یا ارزش، مستقیم به دربار مغول آورده می‌شد.
تصویر: ساتبیز، 2021 / منبع: سی‌ان‌ان

 

 

 

عینک‌های هلقه نور یا “هاله نور” اعتقاد بر این است که از یک الماس 200 قیراطی که در قرن 17 در گولکوندا پیدا شده، بریده شده‌اند. فریم این عینک در قرن 19 ساخته شده است. هر سنگ قیمتی به این اندازه، بزرگی یا ارزش، مستقیم به دربار مغول آورده می‌شد.
تصویر: توییتر ویلیام دالریمپل.

 

 

زمرد شاه جهان
هند شمالی یا دکن، تاریخ‌گذاری AH 1031 (1621–22)
حکاکی به زبان فارسی: شهاب‌الدین محمد شاه جهان پادشاه غازی 1031 (“شهاب‌الدین محمد شاه جهان غازی، امپراتور 1031”).
معمولاً زمردها با فرمول‌های مذهبی، آیات قرآنی یا عبارات عرفانی تزئین می‌شدند، اما برخلاف اسپینل‌ها یا یاقوت‌های بالاس که اغلب با عناوین سلطنتی حکاکی می‌شدند، زمردها به‌ندرت با نام‌های فرمانروایانی که صاحب آن‌ها بودند، حکاکی می‌شدند، بنابراین این زمرد کابوشن‌تراش که نام شاه جهان را دارد، بی‌نظیر است.
تصویر با حسن‌نیت: مجموعه آل ثانی.

 

 

 

یک زمرد عظیم که به‌طور کامل به یک انگشتر تراشیده شده است! با آستینی از طلا (که به‌عنوان افزودنی بعدی اضافه شده). قرن 16، هند. زمردهای سبز کلمبیایی توسط امپراتوران مغولی ارجمند بودند و نماد نیروی حیات محسوب می‌شدند.
تصویر: مجموعه آل ثانی / کریستیز.
امروزه پیدا کردن زمردی با چنین اندازه و کیفیتی (مانند این) که به یک انگشتر تراشیده شود، بسیار دشوار است. این یک قطعه حماسی از تاریخ جواهرشناسی و تاریخ مغولی است.

 

 

انگشتر. هند، قرن شانزدهم. زمرد، با آستین طلا.
تصویر با حسن‌نیت: مجموعه آل ثانی.

 

 

یک گردنبند زمرد، الماس و مروارید دانه‌ای، زمردهای کلمبیایی، اواسط تا اواخر قرن نوزدهم.
تصویر: کریستیز.

 

سنجه، زمرد حکاکی‌شده از هند مغولی که در یک پایه جواهرکاری‌شده از پلاتین قرار دارد و در اوایل قرن بیستم توسط کارتیر در نیویورک ساخته شده است.
تصویر: موزه متروپولیتن.

 

جزئیات. سنجه، زمرد حکاکی‌شده از هند مغولی که در یک پایه جواهرکاری‌شده از پلاتین قرار دارد و در اوایل قرن بیستم توسط کارتیر در نیویورک ساخته شده است.
تصویر: موزه هنر متروپولیتن.

 

جزئیات. گردنبند زمردهای معرق‌شده با یاقوت‌ها و الماس‌ها. اثر هنری مغولی هند از قرن 18-19، سوار شده توسط کارتیر در دهه 1930.
حقوق تصویر: موزه بریتانیا.

 

الماس افسانه‌ای کوه‌نور – جواهری که شاهد تاریخ مغول بود

کوه‌نور در تخت طاؤس قرار داشت، گران‌ترین تخت جواهرنشانی جهان. این الماس که بر بالای تخت طاؤس قرار گرفته بود، شاهد حکومت بسیاری از امپراتوران مغول از جمله شاه جهان (که تخت طاؤس را در 1628 سفارش داد)، اورنگزیب، بهادر شاه اول، جهاندر شاه، فاروق‌سیر، رفیع‌الدَّرجات، رفیع‌الدَّولت، نیکوسیار، محمد ابراهیم و محمد شاه “رنگیلا” بود، که در نهایت تخت طاؤس و الماس کوه‌نور را در سال 1739 در حمله و غارت نادرشاه از ایران از دست دادند.

تخت طاؤس (هندی: मयूरासन, اردو: تخت طاؤس, فارسی: تخت طاووس, Takht-i Tāvūs)

 

پرتره‌ای از امپراتور مغولی شاه جهان بر تخت طاؤس جواهرنشان. قرن 19.
حقوق تصویر: موزه هنر متروپولیتن (تصویر کوه‌نور توسط رینا اهلوالیا برای این وبلاگ آموزشی اضافه شده است).
در سال 1628، شاه جهان، حاکم مغول، این تخت باشکوه را که با جواهرات آراسته شده بود، سفارش داد. در میان بسیاری از سنگ‌های قیمتی که تخت را تزئین می‌کردند، دو جواهر به‌ویژه عظیم وجود داشتند که به مرور زمان به ارزشمندترین آن‌ها تبدیل شدند: یاقوت تیمور – که بیشتر توسط مغول‌ها ارزش‌گذاری می‌شد زیرا آن‌ها سنگ‌های رنگی را ترجیح می‌دادند – و الماس کوه‌نور. طبق روایت شاهد عینی تاریخ‌نگار فارسی، محمد قاضی ماروی، از حمله نادرشاه به شمال هند در سال 1739، ماروی می‌نویسد: “بالای تخت، طاووسی از زمردها و یاقوت‌ها قرار داده شده بود؛ بر سر آن یک الماس به اندازه تخم مرغ مرغی متصل شده بود که به نام کوه‌نور شناخته می‌شد – کوه نور.”

 

 

الماس کوه‌نور، به معنای “کوه نور” به فارسی، یک الماس افسانه‌ای با منشأ هندی است. این الماس قرن‌ها موضوع آرزو، کنجکاوی و فتوحات بوده است. جواهری که در سراسر جهان سفر کرده است، از دستان امپراتوران مغولی، شاهان ایرانی، امیران افغانستان و مهاراجه‌های پنجاب عبور کرده است. این سنگ در نهایت در سال 1849 به جواهرات سلطنتی بریتانیا رسید، زمانی که مهاراجه ده‌ساله دولیپ سینگ مجبور شد الماس کوه‌نور را به ملکه ویکتوریا تحویل دهد، زمانی که منطقه پنجاب هند ضمیمه شد. از آن زمان، کوه‌نور در جواهرات سلطنتی بریتانیا باقی مانده است و به نمادی تبدیل شده که بسیاری آن را با تحقیر و درد گذشته استعماری، فتوحات و راج بریتانیا مرتبط می‌کنند.

مشهورترین الماس جهان، کوه‌نور، الماسی با ابعادی شگرف است.
تصویر: جمع‌آوری شده توسط رینا اهلوالیا، با نقاشی رینا از الماس کوه‌نور در مرکز آن.

الماس آرکوت II. الماس برلیان قیراطی 17.21.
الماس آرکوت، سنگی به رنگ D، یکی از دو الماس گوشواره‌ای بود که به‌عنوان هدیه به ملکه شارلوت (1744-1818)، همسر شاه جورج سوم، از سوی نواب آرکوت فرستاده شد. این الماس‌ها بعدها در حراجی توسط مارکویس وست‌مینستر خریداری شدند و سپس در تیاری وست‌مینستر قرار گرفتند که در مراسم تاج‌گذاری ملکه الیزابت دوم پوشیده شد.
تصویر: کریستیز.

گردنبند نظام حیدرآباد. گردنبند الماس، زمرد و میناکاری.
هشت الماس گولکوندای تراشیده‌شده به شکل مثلثی تغییرشکل‌یافته، الماس‌های مختلف با تراش‌های متعدد و تراش گل‌برگ، مهره‌های زمرد حکاکی‌شده، مینای سبز، فویل، طلا، و حکاکی بر پشت گردنبند با طرح برگ‌مانند، به طول 16 اینچ، اواخر قرن 19.
تراش برلیان تغییرشکل‌یافته این الماس‌ها پیشرفت تکنیک‌های تراش جواهرات در هند را نشان می‌دهد. علاوه بر این، طراحی بازکار و ساختار متقارن گردنبند نتیجه مستقیم تاثیر غربی است.
تصویر: کریستیز.

 

جام شراب ساخته‌شده برای امپراتور شاه جهان، 1657، هند، یشم سفید نفریت. شماره موزه: IS.12-1962، © موزه ویکتوریا و آلبرت، لندن.
این جام شراب منحصر به فرد از یشم سفید نفریت نمونه‌ای برجسته از هنر جواهرسازی یشم است و یکی از نفیس‌ترین اشیاء باقی‌مانده از دربار دودمان مغول است که از حدود 1526 تا 1857 بر شبه‌قاره هند حکمرانی می‌کرد. این جام در سال 1657 برای شاه جهان ساخته شد که از 1628 تا 1658 بر امپراتوری مغول حکومت کرد.

 

 

جام شراب شاه جهان

جام به شکل کدو است و دسته‌ای به شکل سر یک قوچ دارد. پایه آن دارای برگ‌های آکانتوس است که از یک گل لوتوس تابیده شده و به شکل یک سکوی بلند برای نگهداری جام ساخته شده است. ویژگی‌های مختلف این جام بازتاب‌دهنده تنوع تأثیرات فرهنگی و هنری است که در دربار مغول پذیرفته شده بودند. مغول‌ها که از نظر فرهنگی ایرانی بودند و از لحاظ اجتماعی هند را پذیرفته بودند، همچنین از ایده‌های جدید غربی استقبال می‌کردند. کشیشان یسوعی در دربار مغول که با ایده‌های بیهوده در مورد تبدیل کردن یک امپراتوری به مسیحیت سرگرم بودند، برای دانش خود پذیرفته می‌شدند؛ سفرا و بازرگانان برای هدایا و وعده‌های تجاری خود استقبال می‌شدند. صنعتگران-ماجراجویان به‌ویژه برای مهارت‌ها و دانش خود از فناوری‌های ناآشنا مورد استقبال قرار می‌گرفتند.

 

جام شراب ساخته‌شده برای امپراتور شاه جهان، 1657، هند، یشم سفید نفریت. شماره موزه: IS.12-1962، © موزه ویکتوریا و آلبرت، لندن.

 

 

استفاده از فرم کدو برای بدنه جام الهام‌گرفته از چین است، در حالی که گلبرگ‌های لوتوس و حساسیت در تصویرسازی حیوانات ویژگی‌های خاص هنر هندی هستند. ایده پشتیبانی از پایه و استفاده از برگ‌های آکانتوس نیز منشأ اروپایی دارد و مشابه عناصری است که در تزئینات معماری مغولی در دوران سلطنت شاه جهان مشاهده می‌شود.

 

مدل میناکاری‌شده و جواهرنشان طوطی، حیدرآباد، دکن، حدود 1775-1825.
این طوطی با الماس‌ها، یاقوت‌ها و زمردها تزئین شده و یک زمرد آویزان از منقار آن است، بر روی پایه‌ای مشابه تزئین شده، پایه با دو گل مرکزی در مینای سبز و سفید و چهار برگ در هر گوشه تزئین شده است.
تصویر: کریستیز.

 

 

یک الماس گولکوندای مستطیل‌شکل با گوشه‌های برش‌خورده به ابعاد 20.22 قیراط، نوع IIa. این الماس همچنین ویژگی‌ای را نشان می‌دهد که در جواهرات استفاده‌شده برای دربار مغول رایج بود: یک جفت سوراخ که از طریق آن سنگ می‌توانست به یک دستمال یا لباس دوخته شود تا هم تجمل و هم مد درباری را به نمایش بگذارد.
تصویر: کریستیز.
الماس‌های پرتره، که به آنها لَسک (lasques) نیز گفته می‌شود، از اولین الماس‌های برش‌خورده‌ای هستند که تاکنون حفظ شده‌اند. این الماس‌ها بسیار کم‌عمق هستند و عملاً چیزی جز دو صفحه که با یک ردیف کوچک از فست‌های دورتادور جدا شده‌اند، تشکیل نمی‌دهند. آنها گاهی برای پوشاندن نقاشی‌های مینیاتوری استفاده می‌شدند و بنابراین به الماس‌های پرتره معروف شدند. به دلیل مسطح بودن شدیدشان، برای برش مجدد نامناسب بودند و شکل اصلی آنها حفظ شد که این امر آنها را از نظر تاریخی مهم می‌سازد.
الماس‌های پرتره بزرگ بسیار نادر هستند و از میان نمونه‌های مشهور آنها می‌توان به یکی که در پرتره شاه جهان در سال 1616 دیده می‌شود اشاره کرد که او یک تزئین دستمال سر که با یک زمرد و یک الماس پرتره آراسته شده است، در دست دارد یا به الماس پرتره “الماس پرتره روسی” که مربوط به حدود 1820 است و یک پرتره مینیاتوری از تزار الکساندر اول را در یک دستبند پوشانده است.

 

این زمرد صاف حکاکی‌شده در یک گردنبند آویز از پلاتین، طلا و الماس قرار دارد. این زمرد در کلمبیا کشف شد، احتمالاً توسط کاوشگران اسپانیایی، و به هند برای برش منتقل شد. تصویر: اسمیتسونیان، عکاسی توسط کن لارسن.

 

گردنبند تاریخی و برجسته زمرد مغولی. سوراخ‌های کوچک در اطراف زمرد، که احتمالاً برای اتصال سنگ به شنل یا دستمال سر استفاده می‌شده‌اند، همچنین با منشاء مغولی سازگار است. زمرد توسط الماس‌های گرد احاطه شده و از یک گردنبند دو ردیفی الماس آویزان است؛ الماس‌ها در مجموع حدود 50 قیراط هستند. یک علامت تجاری نشان می‌دهد که این زمرد مغولی در حدود آغاز قرن بیستم در فرانسه در آویز و گردنبند قرار داده شده است. تصویر: اسمیتسونیان، عکاسی توسط کن لارسن.

 

 

یک آویز زمرد حکاکی‌شده مغولی که با پایه‌های میناکاری‌شده به شکل طوطی تزئین شده است، هند، قرن 19، با گردنبند مرواریدی بعدی. این قطعه قبلاً در مجموعه خانوادگی شیخ غلام محیی‌الدین، فرماندار کشمیر (1832-1845) قرار داشت.
تصویر: ساتبیز.

 

 

دستبند پلاتینیوم مارجوری مری‌ویدر پست از دهه 1920، که یک زمرد مغولی حکاکی‌شده 60 قیراطی را به طور شگفت‌انگیزی احاطه کرده است و توسط الماس‌ها احاطه شده است.

 

 

یک مهر شخصی زمرد مغولی حکاکی‌شده که در یک دستبند طلای الماس‌کاری‌شده قرار دارد و نام سرهنگ الکساندر هانی، افسر شرکت هند شرقی، بر روی آن حک شده است.
تصویر: بونهامز.

 

سارپچ زمرد و الماس مغولی. اواسط قرن 18. 78 زمرد از منشاء کلمبیا هستند.
تصویر: کریستیز.

اسپینل‌ها (یاقوت‌های بالاس) در دربار مغولی بسیار گرامی شمرده می‌شدند و معمولاً به صورت مهره‌هایی سوراخ‌شده برای استفاده در گردنبندها، زینت‌های دستمال سر یا گوشواره‌ها به کار می‌رفتند. سوابق تاریخی خزانه‌داری ابو الفضل نشان می‌دهد که اسپینل‌ها در سلسله‌مراتب جواهرات قرار داشتند و در مقایسه با الماس‌ها، یاقوت‌ها، یاقوت کبودها و زمردها در اولویت قرار داشتند. آنها به دلیل رنگ خود تحسین می‌شدند که از سنت ادبیات فارسی پیروی می‌کرد و نمایانگر شراب و خورشید بود، نوری که غروب را تداعی می‌کرد.

تاورنیر گزارش داده است که 108 یاقوت بالاس بزرگ (اسپینل‌ها که گمان می‌رود) را شمارش کرده که روی تخت طاووس مشهور سوار شده بودند، همه به صورت کبابوشن برش داده شده بودند و کوچکترین آنها حدود 100 قیراط وزن داشت و برخی از آنها 200 قیراط یا بیشتر بودند.

 

یک دانه اسپینل مغولی به وزن 128.10 قیراط که حکاکی شده است. حکاکی شده با عبارت‌های “جهانگیر شاه اکبر شاه”، با تاریخ “AH 1018/1609-10 میلادی”، و “شاه جهان، جهانگیر شاه”، با تاریخ “AH 1049/1639-40 میلادی”، به گردنبند تورسادی با پارچه. جهانگیر به عنوان یک علاقه‌مند بزرگ به جواهرات شناخته می‌شد. یک بازدیدکننده انگلیسی معاصر، کشیش ادوارد تری، او را “بزرگ‌ترین و ثروتمندترین صاحب جواهرات که در تمام زمین زندگی می‌کند” توصیف کرده است. علاقه او به جواهرات توسط پسرش، شاه جهان، ادامه یافت. منشاء اسپینل از تاجیکستان است و هیچ نشانه‌ای از حرارت‌دهی ندارد. با در نظر گرفتن زمینه تاریخی چنین اسپینل‌هایی، این جواهر را می‌توان به عنوان یک گنجینه واقعی از طبیعت در نظر گرفت.
تصویر: کریستیز (2016)

 

 

یک گردنبند اسپینل امپراتوری مغولی با یازده اسپینل باروک صیقل داده شده به وزن مجموعی 1131.59 قیراط. سه عدد از اسپینل‌ها حکاکی شده‌اند. دو عدد با نام امپراتور جهانگیر (1569-1627)، و یکی با سه نام امپراتور جهانگیر، امپراتور شاه جهان و امپراتور عالمگیر، که به نام اورنگزیب نیز شناخته می‌شود.

 

یک اسپینل سلطنتی حکاکی شده (بالاس روبی) به وزن 249.3 قیراط. این سنگ عظیم با نام‌های شش مالک امپراتوری خود حکاکی شده است و این امتیاز را دارد که دومین تعداد بیشترین حکاکی از این نوع را داراست. این سنگ در سال 1621 هدیه‌ای از شاه عباس بزرگ صفوی ایران به امپراتور مغولی جهانگیر بود.
رؤسای حک شده در کتیبه‌ها:
تیموریان، اولوغ بیگ (قبل از 1449)
صفوی، شاه عباس اول (1617)
مغولی، جهانگیر (1621)
مغولی، شاه جهان (بدون تاریخ)
مغولی، عالمگیر (اورنگزیب) (1659 – 1660)
دورانی، احمد شاه (1754 – 1755)

 

 

جزئیات: حکاکی بر روی گردنبند اسپینل امپراتوری مغولی. این اسپینل‌ها عمدتاً از معدن بدخشان در منطقه «پامیر» (در مرز افغانستان و تاجیکستان) به دست آمده‌اند. این استان نام خود را به اسپینل‌ها داد که به مدت دهه‌ها به‌عنوان «بالاس روبی» توصیف می‌شدند.

 

 

این حلقه زیبا شامل یک اسپینل از سال 1643 است که با کتیبه‌ای به زبان فارسی حک شده است: «صاحب قران ثانی» (دومین ارباب اجتماع خوشبختی)، که عنوان امپراتور شاه جهان است که از سال 1628 تا 1658 حکمرانی کرد. این عنوان توسط شاه جهان به خود اختصاص داده شده بود و به تیمور (تیمورلنگ)، جد دودمانی مغول‌ها، که عنوان «ارباب اجتماع خوشبختی» را داشت، اشاره دارد. احتمالاً حکاکی روی اسپینل همچنین مهر شخصی پادشاه بوده است.

 

 

 

الماس تاج محل، که به حدود سال 1621 برمی‌گردد، تاریخچه‌ای برجسته و فوق‌العاده دارد. این الماس متعلق به امپراتور جهانگیر، حاکم هند مغول و پدر شاه‌جهان، معمار تاج محل بود. این الماس نه تنها به دلیل میراث مغولی خود مشهور است، بلکه بعدها نیز به عنوان هدیه‌ای از ریچارد برتون به الیزابت تیلور برای تولد چهل سالگی‌اش تقدیم شد. این الماس به هر دو طرف خود به خط عربی حکاکی شده است که به ارزش تاریخی و فرهنگی آن افزوده است.

 

 

الماس افسانه‌ای تاج محل. خوش‌شانس بودم که در دسامبر 2011 در کریستیز نیویورک، این الماس را به‌طور خصوصی دیدم و در کف دستم نگه داشتم. این قطعه‌ای شگفت‌انگیز از تاریخ الماس است.

این مروارید بزرگ باروک مغولی به‌دلیل اندازه و شکل کاملاً نامنظم خود ارزشمند بوده است. این مروارید برای آویختن به‌عنوان یک آویز، احتمالاً از گردنبند، سوراخ شده و با یک تنظیم تزئینی طلایی به‌شکل گلبرگ‌هایی که در ابتدا میناکاری شده بودند، مزین شده است. علائمی در کلاهک طلایی مروارید دیده شده که به‌صورت عدد 982 خوانده شده و به‌عنوان سال 1574-75 میلادی تفسیر شده است، که در دوران حکومت امپراتور مغول، اکبر (1556-1605 میلادی) قرار دارد.
تصویر، کپی‌رایت: موزه هنر اسلامی، قطر.

 

تصویری نادر از سکه‌های مغولی. امپراتوران مغول.
عکس: مجموعه دیوید

 

 

سکه طلای امپراتور جهانگیر. آجمیر. سال نهم سلطنت. قطر: ۲۰.۵ میلی‌متر. به امانت از کلیسای مسیح، آکسفورد.
اعتبار عکس: موزه اشمولین
امپراتور جهانگیر (حکومت: ۱۶۰۵–۱۶۲۷) توجه استثنایی به سکه‌های خود نشان داد، که به‌عنوان اوج هنر خطاطی و طراحی سکه‌های مغولی هند شناخته می‌شود. روی این نمونه تصویری از جهانگیر دیده می‌شود که به‌صورت چهارزانو نشسته، به یک بالش تکیه داده و روی تختی شش‌ضلعی قرار گرفته و در دست خود شیئی شبیه به جام نگه داشته است. این شیء به‌عنوان جام شراب توصیف شده که نشان‌دهنده علاقه امپراتور به سرگرمی موردعلاقه‌اش است.
کتیبه فارسی دور تصویر می‌گوید: «سرنوشت تصویر مشابهی از پادشاه محترم جهانگیر بر این سکه طلا نقش کرده است». جهانگیر سکه‌هایی با تصویر خود منتشر کرد که به اعتراف خودش، به‌عنوان هدیه‌ای ویژه به پیروانش داده می‌شد تا آنها بتوانند این سکه‌ها را بر عمامه‌ها یا کمربندهای خود نصب کنند و نشان دهند که از عنایت امپراتوری برخوردار شده‌اند.

 

 

پشت سکه طلای امپراتور جهانگیر. آجمیر. سال نهم سلطنت. قطر: ۲۰.۵ میلی‌متر. به امانت از کلیسای مسیح، آکسفورد.
اعتبار عکس: موزه اشمولین
در پشت سکه، تصویری از خورشید با شعاع‌هایی در مرکز دیده می‌شود و دو کتیبه در دو طرف آن قرار دارد. کتیبه سمت چپ به شهر آجمیر اشاره دارد، جایی که این سکه ضرب شده است (جهانگیر در سال‌های ۱۶۱۵ تا ۱۶۱۹ و سال ۱۰۲۳ هجری قمری در آجمیر دربار خود را مستقر کرده بود). در کتیبه سمت راست عبارت «ای کمک‌رسان» آمده است، که با «سال ۹» ادامه می‌یابد و به سال سلطنت اشاره دارد.
کتیبه فارسی روی سکه می‌گوید: «کلمات “جهانگیر” و “الله اکبر” تا روز قیامت از نظر ارزش برابرند». بر اساس سیستم به‌اصطلاح ابجد، که ارزش عددی به هر حرف الفبا اختصاص می‌دهد، کلمات «جهانگیر» و «الله اکبر» (به معنای «الله بزرگ‌تر است») به یک مجموع عددی برابر می‌رسیدند.

 

سکه طلا
(کامل) شیری که خورشیدی بالای سر آن قرار دارد (پشت سکه).
(رو) تصویر جهانگیر.
تاریخ: میلادی ۱۶۱۱
اعتبار عکس: موزه بریتانیا

 

بازگشت به لیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *